English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (783 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I asked for the child. من یک برای بچه سفارش دادم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I asked for ... من سفارش ... را دادم.
That's not what I ordered. آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
I asked for a small portion. من یک پرس کوچک سفارش دادم.
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
i warned him of danger U او را از خطراگاهی دادم
i lost the train U قطار را از دست دادم
i paid the debt plus interest U بدهی را با بهره ان دادم
i gave the beggar one rial U یک ریال به ان گدا دادم
i gave him some others U چندتای دیگر به او دادم
i gave it a slight press U انرا کمی فشار دادم
i took up where he left U از جایی که او ول کرد من ادامه دادم
i assured him of that U به او در این باره اطمینان دادم
I listend but heard nothing . U گوش دادم ولی چیزی نشنیدم
i paid his d. wages U مزد او را انچه لازم بود دادم
i did that last U ان کار را اخر از همه انجام دادم
all that property U تمام ان دارایی یامال داازدست دادم
I clinched a lucrative deal. U معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
i parted from U تمام ان دارایی یا مال را ازدست دادم
i lent him what money i had U هرچه پول داشتم به او وام دادم
ordering costs U هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
I missed the connection. U من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
i swore him to secrecy U او را سوگند دادم که راز راپوشیده نگاه دارد
i floored the paper U پاسخ همه پرسشهایی را که در کاغذ بود دادم
I was a thoussand tomans out of pocket in that transaction. U د رآن معامله هزارتومان هم از جیب دادم ( ضرر کردم )
i overpaid him for his work U مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم
I did the work ,but he got the credit. U کار رامن انجام دادم ولی امتیازش ر ااوگرفت
i lost my friends U دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند
order U سفارش
indents U سفارش
indenting U سفارش
enjoinment U سفارش
reference U سفارش
indent U سفارش
order U سفارش دادن
processing of the order U انجام سفارش
order format U قالب سفارش
modification order U سفارش اصلاحی
order U دستور سفارش
economic order quantity U حد مطلوب سفارش
trial order U سفارش ازمایشی
call the shots <idiom> U سفارش دادن
ordering U سفارش دهی
send away for U سفارش دادن
place an order U سفارش دادن
outwork U سفارش به بیرون
factory order U سفارش ساخت
back order U سفارش معوق
acknowledgement of order U تصدیق سفارش
indents U سفارش دادن
acknowledgement of order تایید سفارش
indent U سفارش دادن
indenting U سفارش دادن
asking and ordering U درخواست و سفارش
engaged U سفارش شده
blanket order U سفارش کلی
enjoins U سفارش کردن به
enjoining U سفارش کردن به
Put in a good word for me. U سفارش من رابکن
letter of recommendation U سفارش نامه
enjoined U سفارش کردن به
enjoin U سفارش کردن به
conditional order U سفارش مشروط
commendation U سفارش تقدیر
order for goods U سفارش کالا
purchase order U سفارش خرید
order [placed with somebody] U سفارش [ازطرف کسی]
reorder U دوباره سفارش دادن
custom-made U سفارش داده شده
engages U از پیش سفارش دادن
To place an order for some goods. U کالائی را سفارش دادن
reorder interval U زمان بین دو سفارش
ordered U سفارش داده شده
bespeak U ازپیش سفارش دادن
reorder level U سطح سفارش مجدد
lead time U زمان انجام سفارش
reorder point U نقطه سفارش مجدد
reorder cost U هزینه سفارش مجدد
engage U از پیش سفارش دادن
indents U سفارش رسیده از خارج
dispatch order U سفارش حمل سریع
order U دستور دادن سفارش
order time U زمان سفارش کالا
order processing time U مدت انجام سفارش
order processing time U زمان انجام سفارش
open indent U سفارش خرید باز
to book something U چیزی را سفارش دادن
re order U سفارش دوم باره
indent U سفارش درخواست کردن
outwork U سفارش به خارج از شرکت
indent U سفارش رسیده از خارج
indenting U سفارش درخواست کردن
custom made U سفارش داده شده
indenting U سفارش رسیده از خارج
indents U سفارش درخواست کردن
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
the goods are on order U کالا را سفارش داده ایم
a la carte U جداجدا سفارش داده شده.
mail order U سفارش کالا بوسیله پست
ordering costs U هزینههای مربوط به سفارش کالا
testimonials U سفارش وتوصیه رضایت نامه
order form U نمونه سفارش نامه پر نکرده
testimonial U سفارش وتوصیه رضایت نامه
order U سفارش دادن کالا یا جنس
order U سفارش دادن تنظیم کردن
indenting U سفارش خرید از کشور بیگانه
indents U سفارش خرید از کشور بیگانه
indent U سفارش خرید از کشور بیگانه
batch costing U تعیین قیمت سفارش کالا
To order a meal. U سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
reorder level U مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
open indent U سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody. U سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
mail order U سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
indent upon a person for goods U درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
canvass U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
canvassed U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
canvassing U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvasses U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
lead time U مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
cost plus contracts U به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
canvassing U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvass U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
standing orders U دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
standing order U دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
order U سفارش دادن دستور دادن
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
Manchester-Kashan U فرش کاشانی-انگلیسی [این نوع فرش به سفارش شهر منچستر در کاشان بافته می شده و پشم آن تماما از نوع مرینوس استرالیایی بوده است.]
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
beta range U حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com